معنی رونالد راس

حل جدول

رونالد راس

برنده نوبل پزشکی در سال 1902 میلادی


رونالد راس (انگلستان)

برنده نوبل پزشکی در سال 1902 میلادی


راس

واحد شمارش چارپایان

سر، کله


رونالد کولمن

برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد در سال 1947 میلادی

فارسی به عربی

راس

ذروه، راس، رییس، قمه

عربی به فارسی

راس

دماغه , شنل , پول چای , انعام , اطلا ع منحرمانه , ضربت اهسته , نوک گذاشتن , نوک دارکردن , کج کردن , سرازیر کردن , یک ورشدن , انعام دادن , محرمانه رساندن , نوک , سرقلم , راس , تیزی نوک چیزی

گویش مازندرانی

راس راس

ایستاده به طور تمام قد، استوار، محکم


راس

راست، استوار، درست، صحیح

لغت نامه دهخدا

راس

راس. (اِ) بمعنی راه باشد چه سین و ها را به یکدیگر تبدیل کنند چنانکه خروس و خروه. (انجمن آرای ناصری). به لغت زند و پازند راه و جاده را گویند که به عربی طریق و صراط خوانند. (آنندراج) (ناظم الاطباء). || مخفف راسو، موش خرما. (شعوری ج 2 ص 7).

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

راس

سار

مترادف و متضاد زبان فارسی

راس

سر، کله، انتها، قله، نوک، بالا، فوق تا، عدد، واحد، بزرگ، رئیس، مهتر،
(متضاد) مرئوس

فارسی به آلمانی

راس

Chef (m), Haupt (m), Kopf (m), Leiter (m), Scutthalde (f), Spitze (f), Trinkgeld (n), Wink (m), Zipfel (m)

سخن بزرگان

رونالد ریگان

پیام ما پنج کلمه مانوس را در بر دارد. ما نه از نظریه های اقتصادی بزرگ سخن می گوییم و نه پند دهنده فلسفه سیاسی هستیم. برنامه ما تنها شامل پنج واژه ساده است: خانواده، کار، همسایگی، آزادی و صلح.

فرهنگ عمید

راس

واحد شمارش چهارپایان: ده رٲس گاو، ده رٲس گوسفند،
بلندی و بالای چیزی،
[قدیمی، مجاز] سرور و بزرگ و مهتر قوم،
[قدیمی، مجاز] اول چیزی،

معادل ابجد

رونالد راس

552

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری